مقاله بنی موریس (Benny Morris) استاد دانشگاه بن گوریون در اسراییل که در روزنامه آلمانی «دی ولت» (۱۹ ژوییه) منتشر شد، چشماندازی از یک دایره شیطانی در منطقه ترسیم میکند که تنها راه برون رفت از آن یا چشمپوشی رژیم ایران از برنامههای اتمی آن است و یا جنگی که اگر امروز اسراییل آن را آغاز نکند، ایران آغازش خواهد کرد.
اسراییل در چهار تا هفت ماه آینده به تأسیسات اتمی ایران حمله خواهد کرد. این امر تقریبا مسلم است و سیاستمداران در تهران و واشنگتن باید از صمیم قلب آرزو کنند که این حمله موفقیتآمیز باشد و برنامههای اتمی ایران را اگر هم نتوانست تماما از میان بردارد، دست کم به طور جدی به تعویق بیاندازد. چرا که در صورت عدم موفقیت این حمله نظامی، آنگاه در خاور میانه به احتمال زیاد یک جنگ اتمی در خواهد گرفت.
اگر حمله نظامی اسراییل به تأسیسات اتمی ایران با سلاحهای متعارف با موفقیت لازم همراه نباشد، آنگاه تشدید درگیری بین ایران و اسرائیل در سطح یک برخورد هستهای تقریبا ناگزیر خواهد بود. چرا که همه سازمانهای جاسوسی در جهان بر این نظرند که برنامه اتمی ایران نه برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، بلکه برای تولید تسلیحات اتمی است.
با وجود سخنسرایی درباره تحریمهای بیشتر اقتصادی، همه میدانند این تحریمها تا کنون به نتیجهای منجر نشده و تشدید آنها نامحتمل است. سازمانهای جاسوسی غرب بر این باورند که که ایران در طول چهار سال آینده میتواند بمب اتمی تولید کند.
این امر برای جهان اگر میخواهد از یک ایران اتمی جلوگیری کند، تنها یک راه باقی میگذارد: راه نظامی. تردیدی نیست که آمریکا میتواند این هدف را با سلاحهای متعارف تأمین کند. برای این کار باید در چند موج حمله، سیستم دفاع هوایی و هم چنین پایگاههای فرماندهی ایران را از کار بیندازند و بعد به تأسیسات هستهای حمله کنند. لیکن به دلیل نابسامانیهای عراق که بطور فزاینده در افغانستان نیز دیده میشود، افکار عمومی آمریکا از یک جنگ دیگر در جهان اسلام خسته است. این امر دست کاخ سفید را برای هدایت یک عملیات نظامی دیگر میبندد و بعلاوه به نظر بسیاری از آمریکاییان، چنین حملهای ربطی به منافع حیاتی آمریکا ندارد.
ابتکار سیاسی جدید واشنگتن را نیز باید در همین چارچوب ارزیابی کرد. جرج بوش باید به مردم خود ثابت کند که او پیش از دادن چراغ سبز برای حمله نظامی آمریکا و یا اسراییل، از تمامی وسایل ممکن استفاده کرده است.
اسراییل بر این باور است که پای موجودیت وی در میان است و از همین رو جرأت یک حمله نظامی را خواهد داشت. مگر نه این است که زمامداران ایران تقریبا هر روز دولت یهودی را تهدید به نابودی میکنند؟ سران سیاسی اسراییل، به ویژه اهود اولمرت نخست وزیر این کشور، با این امر تعیین تکلیف کرده است: بمب اتمی ایران یعنی نابودی اسراییل. ایران نباید به بمب اتمی دست یابد.
تازهترین گزارشها درباره تدارکات و برنامههای حمله توسط اسراییل نیز کاملا با این تصویر همخوانی دارند. بر اساس یک سری دلایل، گفته میشود احتمالا بین ۵ نوامبر ۲۰۰۸ تا ۱۹ ژانویه ۲۰۰۹ یک حمله نظامی صورت خواهد گرفت. مشکل اینجاست که ظرفیتهای نظامی اسراییل به شدت کمتر از امکانات آمریکاست. انجام این عملیات به این دلیل نیز مشکلتر میشود که فاصلههای زیاد برای رسیدن به تأسیساتی باید طی شوند که در نقاط مختلف قرار گرفته و در عین حال اغلب در زیر زمین قرار دارند و اطلاعات جاسوسی کمی درباره آنها در دست است. علاوه بر همه اینها، احتمال اینکه ارتش اسراییل بتواند برنامههای اتمی ایران را نابود کند و یا ضربات جدی به آنها وارد آورد، کم است حتی اگر این ارتش اجازه یابد از حریم هوایی اردن و عراق استفاده کند و یا حتی با میانجیگری آمریکا، باندهای پرواز در عراق در اختیار آن گذاشته شود.
این احتمال نیز وجود دارد که یک حمله نظامی متعارف از سوی اسراییل، صرف نظر از اینکه موفقیتآمیز باشد یا نباشد، رژیم ایران را وا دارد برنامههای هستهای خود را متوقف کند و یا قدرتهای غربی را وادارد بر فشارهای سیاسی و اقتصادی خود بیفزایند و یا حتی خود دست به اقدام نظامی بزنند.
سناریوی محتمل اما این است که جامعه بینالمللی همچنان دست به اقدام جدی نخواهد زد و ایران بر تلاشهای خود برای تولید بمب اتمی که بتواند اسراییل را نابود کند خواهد افزود. بعلاوه ممکن است ایرانیان با حمله موشکی به شهرهای اسراییل و تحریک متحدان خود در محل مانند حزبالله و حماس و هم چنین شبکه بینالمللی تروریسم اسلامی با حمله به مراکز اسراییلی، یهودی و احتمالا آمریکایی به اقدامات تلافی جویانه بپردازند.
با توجه به مواضع ایران که حاضر است حتی قربانی شود، احتمالا سیاست ارعاب نتیجهای نخواهد داشت. از همین رو در پی آن یک حمله اتمی بیشتر محتمل است. اگر اسراییل این اقدام پیشگیرانه را انجام ندهد، آنگاه باید منتظر باشد که حمله اتمی ایران به اسراییل، چه به دلایل ایدئولوژیک و چه از ترس حمله احتمالی اسراییل، جامه عمل بپوشد. این اقدام خود سبب تلافی اسراییل (یا آمریکا) خواهد شد. به این ترتیب چه این باشد و چه آن، خاورمیانه با تهدید یک هولوکاست هستهای روبروست